تفاوت ییلد فارمینگ و استیکینگ چیست؟ مقایسه روشهای کسب درآمد از دیفای!
در دنیای ارزهای دیجیتال، اصطلاحاتی وجود دارد که بسیاری از ما با آنها آشنا نیستیم و به اشتباه آنها را معادل میدانیم. استیکینگ و ییلد فارمینگ دو مفهوم بسیار مفید در این فضا هستند که معمولاً با نحوه عملکرد آنها آشنا نیستیم. در این مقاله به این سوال مهم می پردازیم که تفاوت بین کشاورزی سهام و محصول چیست؟ این دو سیستم پاداش رمزنگاری و روشهای کسب درآمد هستند.
تفاوت ییلد فارمینگ و استیکینگ چیست؟
قبل از اینکه به این سوال بپردازم، تفاوت بین Yield Farming و Staking چیست؟ ابتدا باید ادبیات مشترک پیدا کنیم. اگرچه یافتن ترجمه فارسی برای اصطلاحاتی که در ادبیات ما سابقه ندارند، دشوار است. اما ابتدا به ترجمه این دو اصطلاح می پردازیم. Staking به معنای سپرده گذاری دارایی های دیجیتال و قفل کردن آنها در شبکه بلاک چین است. این کار برای اطمینان از امنیت و عملکرد صحیح شبکه انجام می شود، اما هدف از این کار کسب درآمد و دریافت پاداش است. در واقع، هر شبکه بلاک چین به یک مدل انگیزه مالی برای ترغیب مردم به مشارکت نیاز دارد و Staking یکی از آنهاست. در نتیجه به نظر می رسد سپرده معادل فارسی مناسب استیکینگ است.
معادل فارسی دقیقی برای Yield Farming وجود ندارد، اما معمولاً به این روش کشاورزی سود می گویند. مدیریت بازده به این معنی است که دارایی های دیجیتال خود را در یک قرارداد هوشمند ذخیره و قفل می کنید و پاداش و سود دریافت می کنید.
تفاوت بین Yield Farming و Staking را در بخش بعدی مورد بحث قرار خواهیم داد، اما به طور خلاصه اشاره می کنیم که این دو روش، علاوه بر بحث فنی، وضعیتی را تعریف می کنند که در آن کاربر می تواند دارایی های دیجیتال خود را در پروژه به مدت محدود به اشتراک بگذارد. تا پروژه ها محصولات و خدمات خاصی را ارائه دهند. البته برای ایجاد انگیزه های اقتصادی برای مردم و جذب آنها، این طرح به عنوان پاداشی برای آن در نظر گرفته می شود
ییلد فارمر و استیکر چه کسانی هستند؟
همانطور که در بالا ذکر شد، هر شبکه بلاک چین به دلیل ماهیت غیرمتمرکز خود، باید از یک سیستم اقتصادی برای ایجاد انگیزه اقتصادی برای مشارکت افراد در آن شبکه استفاده کند (البته منظور ما شبکه های نیمه غیرمتمرکز نیست). این مدل اقتصادی در ابتدا ماینینگ و استخراج بود، سپس به دلیل مشکلات زیست محیطی و نیاز به سخت افزارهای پیشرفته، این روش با منتقدان زیادی مواجه شد. سپس به سراغ استیکینگ یا سپردهگذاری ارز دیجیتال رفتیم و پس از Staking ، شروع به Yield Farming برای استفاده در پروژه های DeFi و به صورت برنامه ای کردیم. توسعه دهندگان بلاک چین با معرفی استیکینگ و ییلد فارمینگ، راه هایی را برای افراد ایجاد کردند تا با استفاده از ارز دیجیتال خود درآمد کسب کنند، بنابراین توسعه دهندگان می توانند بخشی از نیازهای شبکه خود را پوشش دهند.
معرفی استیکینگ
اصطلاح “Staking” مکانیزمی مبتنی بر الگوریتم اثبات سهام (PoS) است که در شبکه بلاک چین ادغام شده است. این الگوریتم جایگزینی برای الگوریتم اثبات کار (PoW) است. همان الگوریتمی که بیت کوین از آن استفاده می کند و ماینرها روی آن کار می کنند. یکی از انتقاداتی که به روش استخراج بیت کوین وارد است، مصرف بالای انرژی، تاثیرات زیست محیطی و استفاده از ابزارهای بسیار قدرتمند برای استخراج ارز دیجیتال و ریسک توزیع شبکه است. اثبات سهام راه خوبی برای به دست آوردن است. به این ترتیب افراد برای مشارکت در شبکه و تبدیل شدن به یک گره شبکه فقط باید روی دارایی های دیجیتال شبکه سرمایه گذاری کنند. این هشدار تضمین می کند که مردم هیچ انگیزه ای برای تخریب شبکه ندارند. زیرا در این صورت سهم خود (پول دیجیتال خود) را از دست خواهند داد.
مثلا، در شبکه اتریوم 2؛ هر گره باید حداقل 32 توکن ETH سپرده گذاری کند. به این عمل استیکینگ اتریوم می گویند. هدف اصلی این کار تضمین امنیت و ثبات شبکه بلاک چین است. البته، این گره ها برای این کار پاداش می گیرند.
Staker شخصی است که حاضر است ارز دیجیتال خود را برای تبدیل شدن به یک گره در شبکه سرمایه گذاری کند و در ازای آن تراکنش ها را می پذیرد و بلوک های جدیدی از شبکه را تولید می کند و برای این کار پاداش دریافت می کند.
اما بحث استیکینگ محدود به همین یک کاربرد نیست. برخی از کیفپولهای متمرکز و غیرمتمرکز ممکن است شرایطی را برای افراد فراهم کنند تا داراییهای دیجیتالی خود را مانند اتریوم، ترون یا ارزهای دیجیتال دیگر عرضه کنند و در ازای آن سود زیادی از آن شبکه دریافت کنند. در این حالت، کاربر مجبور نیست درگیر تنظیم مکان و پایبندی به پروتکل های آن شبکه و مجازات های احتمالی گره های معیوب در آن شبکه باشد و صرفاً اموال خود را به نهاد دیگری اجازه می دهد تا از طرف او اجرا شود.
به طور خلاصه، هدف اصلی Staking ، تامین امنیت شبکه بلاک چین است. هر چه شرکا بیشتر باشد، استفاده از شبکه بیشتر باشد و استفاده از شبکه آسیب کمتری داشته باشد.
نکته مهم در مورد Staking سطح پایین سود و پاداش در آن است. به عنوان مثال، سود سالانه سهام در شبکه Cardano 6.3٪، در شبکه Solana 6.1٪، در شبکه Polkadata 13.4٪، و در شبکه Ethereum 2، در حال حاضر 5.8٪ است. همانطور که می بینید، میزان سود سالانه بسیار کم است.
معرفی ییلد فارمینگ
ییلد فارمینگ، که گاهی اوقات به عنوان استخراج نقدینگی از آن یاد میشود، به وضعیتی اشاره دارد که در آن شخص ارز دیجیتال خود را به یک پروژه DeFi قرض میدهد. سپس پروژه DiFi از این دارایی برای ارائه محصولات مالی خود بر اساس منطقه ای که در آن فعالیت می کند استفاده می کند. به عنوان مثال، اگر این پروژه DeFi یک صرافی غیرمتمرکز باشد، پروژه از این دارایی دیجیتال برای ایجاد یک پلتفرم معاملاتی ارز دیجیتال استفاده خواهد کرد. همچنین فروشندگان به ازای هر معامله خود مبلغی را پرداخت می کنند و بخشی از این کارمزدها با عواید این صندوق به عنوان پاداش به کشاورزان تعلق می گیرد.
به عنوان مثال دیگر، اگر این پروژه DeFi یک پلتفرم وام دهی غیرمتمرکز باشد، از این دارایی دیجیتال ارائه شده توسط ییلدفارمرها سهام برای ارائه وام به کاربران خود استفاده خواهد کرد. افرادی که از این پروژه وام دریافت می کنند باید سود وام را نیز بپردازند که به نفع کشاورزان اهدا می شود.
در این حالت معمولاً هیچ چارچوب زمانی مشخصی برای تأمین کنندگان وجوه وجود ندارد. کاربر هر زمان که بخواهد می تواند پول خود را از پروژه برداشت کند. در مورد شرط بندی ارزهای دیجیتال، این معمولا یک دوره ثابت دارد و افراد نمی توانند در هر زمانی پول خود را از شبکه برداشت کنند.
نکته بسیار مهم در مورد Yield Farming نوسانات سود آن است. از آنجایی که پاداش افراد به تعداد کاربران دیگری که از آن پروژه استفاده می کنند بستگی دارد، پاداش نیز تغییر خواهد کرد. به عنوان مثال، فرض کنید به هر دلیلی استفاده از یک صرافی غیرمتمرکز در حال رشد است و هر روز یک میلیارد دلار با یک جفت ارز خاص معامله می شود. نرخ حق بیمه به عنوان درصدی از کل حجم تراکنش بالا است و بخشی از این کارمزد مستقیماً بین کشاورزان (ییلدفارمرها) توزیع می شود. حال فرض می کنیم که روز بعد حجم معاملات آن جفت ارز به 100 میلیون دلار برسد. در این صورت پاداش کشاورزان یک دهم خواهد بود. در نتیجه تعیین سود مشخص برای بهره وری غیرممکن است.
به طور خلاصه:
در Yield Farming یا استخراج نقدینگی، ما فقط از ارز دیجیتال خود درآمد کسب می کنیم. به این ترتیب، ما به امنیت و پایداری شبکه بلاکچین اهمیتی نمی دهیم، بلکه در عوض با پروتکل DeFi که محصولاتی در حوزه مالی ارائه می دهد، سروکار داریم. به عبارت دیگر در این روش سعی می کنیم با ارزهای رمزنگاری شده خود کار کنیم و ارزهای رمزپایه بیشتری برای خود ایجاد کنیم. این امر با وام دادن به دارایی های دیجیتال محقق خواهد شد.
نحوه کار پروژههای ییلد فارمینگ
برای درک بهتر، تفاوت بین Yield Farming و Staking چیست؟ بیایید مکانیسم پروژه های ارائه شده توسط Yield farming را تحلیل کنیم. پروژه های معروفی مانند Compound و Aave با کمک قراردادهای هوشمند، استخرهای نقدینگی را در پروژه خود ایجاد می کنند، در هر یک از این استخرها امکان ارسال دو یا چند ارز دیجیتال وجود دارد. این پروژه ها بستری را ایجاد کرده اند که افراد مختلف می توانند دارایی های دیجیتال خود را اهدا کنند. از سوی دیگر، پروژهها این ارزهای دیجیتال را به افراد دیگر قرض میدهند و در ازای آن سود دریافت میکنند. این سود به تامین کنندگان نقدینگی پرداخت خواهد شد. این علاقه به طور کلی بین ارائه دهندگان نقدینگی با استفاده از نشانه اولیه آن پروژه، نشانه COMP پروژه ترکیبی توزیع می شود. همانطور که می بینید، بسیار شبیه به سهام است، اما تفاوت اصلی این است که ییلد فارمینگ شامل وام دارایی ها و استفاده از آنها برای ارائه خدمات مالی است. برای درک بهتر نحوه عملکرد کشاورزی محصول، اجازه دهید این مفهوم را با مثال uniswap توضیح دهیم.
مثال اول: ییلد فارمینگ در صرافیهای غیرمتمرکز چگونه است؟
UniSwap یک صرافی غیرمتمرکز در دنیای ارزهای دیجیتال است. یکی از تفاوت های اصلی صرافی های غیرمتمرکز و صرافی های متمرکز مانند بایننس، تامین نقدینگی آنهاست. در صرافی بایننس، شرکت بایننس با هزینه شخصی نقدینگی ارزهای دیجیتال را در این صرافی تامین می کند (البته با توسعه صرافی و افزایش تعداد معامله گران، این صرافی ها با ترتیب دادن بازار تنها واسطه بین معامله گران هستند و. نقدینگی توسط خود افراد به صرافی ارسال می شود.) اما باید درک کنیم که همه این ارزهای دیجیتال در کیف پول صرافی بایننس ذخیره می شوند و ما کنترلی بر دارایی های خود نداریم.
اما در صرافیهای غیرمتمرکز مشکل تامین نقدینگی متفاوت است. در این صرافی ها تمام نقدینگی به استخرهای مختلفی تقسیم می شود و نقدینگی هر استخر توسط افراد تامین می شود. سوال این است: UniSwap از چه ترفندی برای متقاعد کردن مردم برای قرار دادن دارایی های خود در این صرافی استفاده می کند؟ پاسخ ساده است. UniSwap باید مشوق های اقتصادی را برای مردم فراهم کند. UniSwap قصد دارد با ارائه نقدینگی به افراد پاداش دهد. سوال دیگری پیش می آید که UniSwap این جایزه را از کجا دریافت می کند؟ تریدرها باید هنگام انجام معاملات در این صرافی (مانند همه صرافی های متمرکز) هزینه ای بپردازند که برای پاداش دادن به اهداکنندگان استفاده می شود. ما این پروژه unswap را ییلد فارمینگ می نامیم و سرمایه گذاران (به اختصار LPs) ییلد فارمر نامیده می شوند.
مثال دوم: ییلد فارمینگ در پلتفرمهای وام دهی چگونه است؟
به عنوان مثالی دیگر، بیایید به نحوه عملکرد ییلد فارمینگ در پروژه های وام نگاه کنیم. پروژه ترکیبی این بخش را توضیح می دهیم.
Compound یک پروتکل وام دهی غیرمتمرکز DeFi است. پلتفرم های وام دهی به پذیرش وام در دنیای ارزهای دیجیتال اختصاص داده شده اند، درست همانطور که بانک ها در یک اقتصاد متمرکز انجام می دهند. بانک ها منابع مالی مختلفی برای وام دادن به مردم دارند. اما این تجارت متمرکز و توسط خود بانک مدیریت می شود. Compound این خدمات مالی را به دنیای ارزهای دیجیتال آورده است. مردم می توانند ارز دیجیتال را از این شبکه وام بگیرند. اما این شبکه این ارز دیجیتالی را که به مردم وام می دهد از کجا می آورد؟ مانند UniSwap، این طرح متشکل از چندین استخر نقدینگی است که در آن ارزهای دیجیتال نگهداری میشوند. این ارزهای رمزنگاری شده توسط ارائه دهندگان نقدینگی یا LPها تامین مالی می شوند. مانند UniSwap، Compound باید یک انگیزه مالی برای ارائه دهندگان نقدینگی ایجاد کند تا آنها را تشویق کند که دارایی های دیجیتال خود را در این استخرها ذخیره کنند. وقتی این شبکه به شخصی وام می دهد، سودی از او دریافت می کند که به تامین کنندگان نقدینگی کمک می کند. به این ترتیب به آن ییلدفارمینگ شبکه کامپوند می گویند.
چطور میتوان ییلدفارمر شد؟
قبل از پرداختن به این مبحث به طور خلاصه به دو نکته اشاره می کنیم:
ییلد فارمینگ: استفاده از ارزهای دیجیتال برای کسب سود و پاداش
ییلدفارمر: فردی که با تامین نقدینگی به دنبال کسب درآمد از پروژه ها است
تنها کاری که برای تبدیل شدن به یک ییلد فارمر لازم است، تحقیق و یافتن پروژههای DeFi است که کشاورزی محصول را ارائه میدهند. در مرحله بعد، ارزش این را دارد که ببینیم این پروژه از کدام ارزهای دیجیتال برای برنامه سودآوری خود پشتیبانی می کند. برای مثال، این پروژه یک مزرعه بازدهی را فقط برای ارز دیجیتال اتریوم و توکن پروژه آن ارائه میکند. برخی از پروژه ها درآمدی را از طریق استیبل کوین های Tether، Dai و BUSD ارائه می دهند. نگران این قسمت نباشید، آنقدر ییلد فارمینگ در این قسمت وجود دارد که هیچ محدودیتی وجود ندارد.
نکته بعدی خرید این ارز دیجیتال است. این قسمت بسیار مهم است. توجه داشته باشید که اگر قیمت این ارز در آینده بیش از حد کاهش یابد، ممکن است کل سرمایه خود را از دست بدهید. به عنوان مثال، شما بر روی توکن X کشاورزی می کنید و در ازای آن ۱۰۰٪ سود سالانه دریافت می کنید. این موقعیت بسیار مناسب به نظر می رسد. چون 100 توکن X خریدی و سال بعد 200 توکن دریافت می کنی. اما اگر قیمت این توکن در سال آینده نصف شود، سودی نصیب شما نخواهد شد. بنابراین شما نباید ارز دیجیتال را پرورش دهید. انتخاب استراتژی کشاورزی عملکرد موضوع این مقاله نیست. در این راستا باید در مقاله ای جداگانه به بررسی استراتژی های مختلف بپردازیم. اما در عین حال، دستمزد بالای یک پروژه کشاورزی به این معنا نیست که یک شبه ثروتمند می شوید.
بهترین کیف پول برای ییلد فارمینگ
قدم بعدی استفاده از کیف پول دیجیتال است. Metamsk یکی از بهترین کیف پول های استخراج در پروتکل DeFi است. در این مرحله شما باید تمام ارزهای دیجیتال خود را به این کیف پول انتقال دهید. اگر از پروتکلها در شبکه اتریوم استفاده میکنید، به خاطر داشته باشید که اتریوم را برای پرداخت هزینه حذف کنید. همچنین اگر می خواهید در شبکه چین هوشمند Binance شرکت کنید، باید BNB (Bep-20) داشته باشید.
در مرحله بعد باید پروژه مورد نظر خود را انتخاب کنید و با اتصال کیف پول خود به این پروژه، ارز رمزنگاری شده یا ارز خود را به قراردادهای هوشمند این پروژه ارسال کنید و منتظر پاداش باشید. در پایان هر زمان که بخواهید می توانید دارایی های خود را از این پروژه خارج کنید و سود یا پاداش خود را به سرمایه خود بدهید.
استفاده از بیت کوین در ییلد فارمینگ
دیدن این عنوان ممکن است شما را گیج کند. همانطور که اشاره کردیم، در حالی که شبکه بیت کوین DeFi ندارد، ییلد فارمینگ بر اساس پروژه های DeFi تعریف می شود. اما با استفاده از توکنهای سریع مانند RenBTC و WBTC، میتوانید یک دارنده بیتکوین شوید، از افزایش قیمت بهره ببرید و با تبدیل آن به اتریوم یا یک توکن مشابه در شبکه زنجیره هوشمند بایننس، از آن برای ییلد فارمینگ استفاده کنید.
مزایا و معایب استیکینگ و ییلد فارمینگ
تا اینجا فهمیدیم که Staking چیست و چه هدفی دارد. همچنین در مورد بهره وری، عملکرد و اهداف آن صحبت کردیم. حال در این قسمت به بررسی مزایا و معایب هر یک از این دو روش می پردازیم.
هر دو روش دارایی های دیجیتال ما را قفل می کنند. اما با سهامداری، معمولاً نمیتوانیم داراییهای سپردهشده در شبکه را زمانی که بخواهیم دریافت کنیم. اما در ییلد فارمینگ محدودیت زمانی وجود ندارد و کاربر هر زمان که بخواهد می تواند دارایی خود را از پروژه بگیرد.
سود یا پاداش دریافتی در ییلد فارمینگ ثابت نیست و بر اساس استفاده از این پروژه تغییر خواهد کرد. اما در مورد استیکینگ اینطور نیست و تغییرات بسیار کمتری وجود دارد. پاداش های استخراج در یک طرح PoS معمولاً ثابت هستند، اما میزان پاداش ها در یک طرح بازده بسته به نوع آن متفاوت است.
تفاوت بعدی در میزان سود پرداختی است. به طور کلی در استیکینگ، مقدار سود سالانه بسیار کمتر از مقدار پاداش سالانه برای ییلد فارمینگ است. در مجموع، پاداش معمولا کمتر از 20٪ است در استیکینگ، اما بازده سالانه در ییلد فارمینگ می تواند تا 100٪ باشد.
سوال دیگر ریسک سرمایه گذاری است. خطر استیکینگ بسیار کمتر از خطر ییلدفارمینگ است. در ییلد فارمینگ ، شما به حکمت و حقیقت قرارداد کارهای نیک آنها ایمان دارید. هرگونه اشتباه در قراردادهای هوشمند این پروژه ها می تواند کل سرمایه گذاری شما را از بین ببرد. هکی که در پروتکل DeFi ظاهر می شود، بسیاری از این خطرات را آشکار می کند. اما از نظر استیکینگ، اگرچه خطرات هنوز وجود دارد، اما این خطرات بسیار کمتر است.
خسارت موقت یک مشکل رایج درییلد فارمینگ است. هیچ ریسک در مورد استیکینگ وجود ندارد.
سخن پایانی
تفاوت بین استیکینگ و ییلد فارمینگ در دنیای ارزهای دیجیتال چیست؟ در این مقاله به این سوال مهم برای سرمایه گذاران ارزهای دیجیتال می پردازیم. در این مقاله ابتدا سعی شده است تعریفی از استیکینگ یا سپردهگذاری در شبکه های بلاک چین ارائه شود و همچنین مفهوم کشاورزی در زمینه DeFi توضیح داده شود. در ادامه به تفاوت ها و ویژگی های خاص هر بخش پرداختیم. اساساً این دو مفهوم به سیستمهای پاداش در دنیای ارزهای دیجیتال اشاره دارد که افراد میتوانند از این دو طریق با استفاده از ارزهای دیجیتال از داراییهای دیجیتال خود کسب درآمد کنند. این دو حوزه برای سرمایه گذاری و کسب درآمد از بازار ارزهای دیجیتال استفاده می شود، اگر تجربه ای در زمینه استیکینگ یا محصولات کشاورزی دارید، لطفا با ما و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.