تحلیل زمانی در تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل زمانی چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟ اگر نمیدانید تحلیل زمانی چگونه انجام میشود تا انتهای مقاله همراه ما باشید. قصد داریم کاربردهای تحلیل زمانی را بیان کنیم و اینکه معاملهگران به چه شکلی باید از آن استفاده کنند و در روند درستی از معاملاتشان قرار بگیرند؟ بایننس فارسی در این مقاله شما را با این جزء مهم از تحلیل تکنیکال آشنا میکند که با دید بازتری معاملات خود را ثمر بخشید.
آموزش تحلیل زمانی را از دست ندهید و یادگیری آن را به زمان دیگر موکول نکنید؛ زیرا در بازارهایی مانند بازار کریپتوکارنسی، معاملهگر باید توانایی مدیریت شرایط را داشته باشد و بتواند با اندیکاتورها، ابزارهای مختلف و تجربه به درصد سود بالاتر دست پیدا کند. تحلیل زمانی نیز چنین ویژگی به همراه دارد.
تحلیل زمانی (Time Series) چیست؟
افرادی که در تحلیل تکنیکال خبره هستند، میدانند که به طور کلی تحلیل تکنیکال به دو بخش اصلی، یعنی بخش قیمتی و بخش زمانی تقسیم میشود. همانطور که از نام آنها مشخص است، تحلیل زمانی بر پایه زمان بررسی زمان انجام میگیرد و قیمت نیز وابسته به زمان و… است. هدف اصلی تحلیلگران از بررسی نمودارهای قیمت این است که به گذشته بازار پی ببرند و حرکت آتی آن را پیشبینی کنند.
با این حال باید زمانی را در نظر بگیریم، زیرا کندلهای قیمت در زمانهای مختلفی شکل میگیرند و به یکباره مشخص نمیشوند؛ تحلیلگر قیمتها را در مجموعههای زمانی (Time Series) مختلف مورد بررسی قرار میدهد که به آن تحلیل زمانی گفته میشود.
تحلیل زمانی میتواند اطلاعات مفیدی را به تحلیلگر نشان دهد که در نهایت سبب افزایش سود وی خواهد شد. تحلیل زمانی یکی از بهترین ابزارهایی است که در دسترس یک معاملهگر قرار دارد و بهسادگی میتواند از آن استفاده کند.
چرا از تحلیل زمانی استفاده میکنیم؟
معاملهگران چه هدفی را دنبال میکنند که از تحلیل زمانی کمک میگیرند؟ برای پاسخ به این سؤال به نحوه ترید خود نگاهی بیندازید، چرا چارت قیمت را بررسی میکنید؟ بله درسته (اولین دلیل) برای اینکه بتوانید الگوهای رفتاری بازار را پیدا کنید و آنها را بشناسید. (دومین دلیل) این مورد شاید کمی مربوط به تحلیل فاندامنتال باشد، اینکه در چه بازههای زمانی، قیمت یک ارز دیجیتال در چه مقطعی قرار داشته است و…
و در نهایت (سومین دلیل) با توجه به تحلیل زمانی تصمیم میگیرید در چه نقاطی وارد بازار شوید و یا بالعکس، از بازار خارج شوید که این موضوع وابسته به شناخت الگوهای رفتاری بازار است. معاملهگرانی که تجربه بیشتری نسبت به سایر افراد دارند، قطعاً در زمان کمتری نتیجه را از بازار دریافت میکنند، یعنی مطمئن هستند که بازار در چه زمانی ریزش خواهد داشت و تا چه قیمتی صعود خواهد کرد که البته دستیابی به چنین اطلاعاتی حاصل تجربیات زیادی است. تا به اینجای آموزش متوجه شدیم که تحلیل زمانی چیست و چرا باید از آن استفاده کنیم. شک ندارم که اهمیت استفاده از آن کاملاً برایتان روشن شده است.
آموزش اندیکاتور توسط بایننس فارسی را از دست ندهید!
تحلیل زمانی چگونه انجام میشود؟
اگر بخواهیم به طول کلی چگونگی استفاده از تحلیل زمانی را بیان کنیم، باید گفت که در تحلیل زمانی یک ارز دیجیتال مدت زمانهایی که در گذشته روی نمودار رخداده است را اندازهگیری میکنیم. سپس با استفاده از نسبتهای فیبوناچی، زمانهایی که قرار است نمودار در آینده به آنها برسد را مشخص میکنیم که احتمال وقوع آن بالا است.
اگر نسبتهای فیبوناچی به گوشتان نخورده است، هر زمان اعداد 38.2، 50، 61.8، 100، 161.8، 261.7 را مشاهده کردید، بدانید که پای نسبتهای فیبوناچی در میان است. از این اعداد علاوه بر تحلیل زمانی، در تحلیلهای قیمتی نیز مورد استفاده قرار میگیرد. در ادامه توضیحات تکمیلی در مورد چگونگی انجام تحلیل زمانی بیان میکنیم.
بررسی نوسانات مهم ترین اصل
به این نتیجه رسیدیم که باید ابتدا الگوهای رفتاری را تشخیص دهیم و با کمک یکسری ابزار نقاط خرید و فروش را با درصد بالایی تشخیص دهیم. سنجش و بررسی نوسانات قیمت یک ارز دیجیتال از مهمترین مراحل تحلیل زمانی است که نباید دستکم گرفته شود. فرض کنید که با بررسی نوسانات یک رمزارز، نتیجه به عمل آمده این است که در 3 ماه اول سال قیمت به شدت افت داشته است؛ پی میبریم که قیمت آن در بازههای زمانی گفته شده به کمترین مقدار خود خواهد رسید.
همانطور که گفتیم با بررسی زمان و نوسانات گذشته چنین دستاوردی داشتهایم. نتایج دیگری که دستمان را میگیرد این است که قیمت در 3 ماه آخر سال رشد خوبی را در پیش میگیرد. تمام این حرفها از زبان تحلیل زمانی در می آید!
در پایان این مثال میتوان گفت که خرید خود را در 3 ماه اول سال انجام میدهیم که با افزایش قیمت، سرمایه ما نیز رشد پیدا کند. در چنین حالتی باید نقطه فروش خود را مشخص کنیم که با توجه به تحلیل زمانی که داشتهایم، بهترین زمان برای فروش همان 3 ماه آخر سال خواهد بود.
مهم ترین فاکتورها برای تحلیل زمانی بی نقص
دقیقاً چه فاکتورهایی باید توسط تحلیلگر رعایت شود تا یک تحلیل زمانی بدون نقص داشته باشیم و مطمئن باشیم که قطعاً درست از آب در میآید؟ همراه بایننس فارسی باشید تا عوامل مهم در تحلیل زمانی را مورد بررسی قرار دهیم و در آینده تحلیل درستی در مورد هر رمزارز داشته باشید.
1. بررسی چارت قیمت
اگر چارت قیمت را از شما بگیرند، دیگر حرفی برای گفتن ندارید و هیچ تحلیل درستی از بازار نمیتوان داشت. اولین و مهمترین فاکتور، چارت قیمت است. چارتهای قیمت اطلاعات ارزشمند و پنهانی را در خود جای دادهاند و شما باید مثل یک گنج آن را از دل کندلها بیرون بکشید. برای بررسی چارتهای قیمت باید به موارد زیر مسلط باشید تا تحلیل درستی داشته باشید:
- استفاده و آشنایی با از ابزارهای ریتریس و فیبوناچی و…
- به دست آوردن الگوهای رفتاری چارت در رویدادهای مختلف
- بررسی رفتارهای متفاوت چارت در بازههای زمانی گوناگون (برای مثال: بازههای زمانی یک سال یا یک ماه)
اندیکاتورهای مهم در تحلیل تکنیکال را بشناسید!
2. فیبوناچی
حتماً خطهای افقی که محل حمایت و مقاومت هستند را روی چارت انداختهاید، سطوح بازگشتی فیبوناچی دقیقاً همین خطوط هستند. این سطوح با کمک دونقطه در بالا و پایین نمودار شکل میگیرند. اگر کمی دقت کرده باشید، هر سطح فیبوناچی با یک از ضرایب یا درصدهای بالاتر از خود موازی و هماهنگ است.
با کمک این خط متوجه خواهیم شد که حرکت قبلی چه مقدار به قیمت خود برگشت داشته است و روند چقدر احتمال دارد که قبلی متوقف شود یا به مسیر خود ادامه دهد. توجه داشته باشید که قبل از هر اتفاقی، اکثراً قیمت و ارزش یک رمزارز به یکی از ضرایب برگشت خواهد داشت.
اشاره کردیم که بازگشتها به کمک تو دو نقطه در بالا و پایین رخ میدهند که به آن بازگشت فیبوناچی میگوییم. فاصلهای که این دو نقطه از یکدیگر دارند با ضریبهای خاصی تقسیمبندی شدهاند که عبارتاند از:
- 100%
- 61.8%
- 50%
- 38.2%
- 23.6%
در نتیجه با مشخصشدن این سطوح، حمایتها و مقاومتهای احتمالی را مشاهده میکنیم.
ابزارهای فیبوناچی
تحلیلگران در تحلیل زمانی با استفاده از ابزارهای فیبوناچی بازگشتهایی را تعیین میکنند که محتمل است بازار در چنین نقاطی دچار دگرگونی شود. برای مشخصکردن حجم بازگشت باید به محدوده برگشت توجه کنیم.
بازگشت زمانی فیبوناچی
با سطوح بازگشتی فیبوناچی در تحلیل زمانی نیز آشنا شدیم و باید گفت که استفاده از این ابزار مثل آب خوردن است. چطور در فیبوناچی استفاده کنیم؟ برای این منظور باید دو نقطه مشخص کنیم. یکی در بالا که نشاندهنده افزایش و دیگر در پایین که نشاندهنده کاهش است را انتخاب کند. با استفاده از فیبوناچی هر تریدر میتواند مشخص کند که یک تغیر قیمت تا چه مقدار بازگشت خواهد داشت و سطوح حمایت و مقاومت در چه جهتی هستند؟
خطوط گسترش زمانی فیبوناچی
یکی دیگر از ابزارهای فیبوناچی که در تحلیل زمانی به کم ما میآید خطوط گسترش زمانی یا سطح اکستنشن هستند. روش کار در این ابزار نیز مانند قبل است که باید 2 نقطه را روی چارت تعیین کنیم. حتماً نسبت طلایی فیبوناچی به گوشتان خورده است؛ نسبت طلایی فیبوناچی که با ضریب 1.618 است، برای مشخصشدن این نقاط در دسترس شما است.
روش کار با استفاده از این ابزار به این شک است که دو راه پیش پای شما وجود دارد:
راه اول: این روش به معاملهگران کمک میکند تا بر روی یک بازه زمانی یا همان تایم فریم (time frame) تمرکز داشته باشند. با بهره گرفتن از ضرایب فیبوناچی میتوانید روند قیمتی مشخصی را پیدا کنید. با در نظر گرفتن نرخ محاسبه پیش رو و ضریب طلایی، تریدر به راحتی به روند احتمالی قیمت دست پیدا میکند. شناسایی روند احتمالی روی تصمیمگیری تریدر تأثیر مستقیم دارد و باید طبق روندی که پیشبینی میکند اقدام به فروش یا خرید کند.
راه دوم: در روش دوم با استفاده از خطوط اکستنشن سطحی را در نظر میگیریم که قیمت در آن بعد از رشد طبیعی، روند نزولی را به دنبال خواهد گرفت. در این روش تریدر امکان ورود به یک روند مستعد رشد را پیدا میکند. نحوه کار به این صورت است که تریدر باید زمانی که روند بازگشتی به نسبت ضریب طلایی فیبوناچی (1.618) برسد، آن را تحت نظر بگیرد و نشانههای ردش روند که همان سیگنالها هستند را پیدا کند.
دوره های زمانی فیبوناچی
دورههای زمانی فیبوناچی بر اساس فاصلههای زمانی فیبوناچی مشخص میگردند که معاملهگر توانایی پیشبینی زمانی که قیمت تغییر میکند را خواهد داشت. ضریب طلایی فیبوناچی نیز در این قسمت کاربرد دارد و مورد استفاده قرار میگیرد. درواقع پایه و اساس اصلی فواصل زمانی، ضریب طلایی فیبوناچی است. دورههای زمانی به ما میگویند که هر تاریخ جدید نتیجه 2 دوره قبل از خود میباشد.
قاعده دو نقطه در این ابزار نیز مشاهده میشود و تنها تفاوت آن این است که جهت تحلیل زمانی از دو نقطه بالا یا در دو نقطه پایین مورد استفاده قرار میگیرد. چنین عملکردی سبب خواهد شد که روند پیش رو در نسبتهای بین دو نقطه تعیین شود. زمان مهره اصلی در این ابزار است و دادههای دیگری توسط شما دریافت نمیشود.
کاربرد این ابزار برای برجستهکردن تغییر قیمت است. یعنی به کمک آن میتوان محدوده زمانی تغییر قیمت را مشخص کرد. همچنین موقعیتهای مناسب برای ورود یا خروج را در بازار تعیین میکند که این دو مورد کاربرد اصلی این ابزار هستند.
پروجکشن زمانی
با ترکیب اکستنشنهای فیبوناچی و تایم فریمهای فیبوناچی پروجکشن زمانی پدید میآید که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد. از نظر ظاهری شباهت زیادی به خطوط گسترش زمانی فیبوناچی دارند. اتفاقات و رویدادهای قیمت (بالا و پایین رفتن نمودار قیمت) قرار است در پروجکشنهای زمانی فیبوناچی رخ دهند.
بیایید با یک مثال ادامه دهیم:
فرض کنید که قیمت در حال ورود به محدوده حمایتی است و به شکل همزمان در نقطه زمانی فیبوناچی نیز قرار میگیرد. در ادامه قیمت به جهت بالا حرکت میکند و از محدوده حمایتی خارج میشود. باتوجه به توضیحاتی که در بالا دادیم، این مثال، روش دوم را به ما نشان میدهد.
تریدر در این موقعیت میتواند از خطوط گسترش زمانی فیبوناچی کمک بگیرد و مهر تأییدی بر زمانبندی خود بزند. در اکثر مقالات بایننس فارسی که در مورد اندیکاتورها، مانند اندیکاتور مدیریت سرمایه و ریسک، اندیکاتور حجم معاملات و اندیکاتور استوک استیک گفته شده است که برای تحلیل تکنیکال از چند ابزار بهصورت ترکیبی استفاده کنید تا درصد خطای شما کاهش یابد؛ چون هیچ ابزار و اندیکاتوری کاملاً دقیق نیست و امکان اشتباه همیشه وجود دارد.
تحلیل زمانی در تحلیل تکنیکال چه کاربردهایی دارد؟
تحلیل زمانی چه کاربردی دارد؟ برای پاسخ به این پرسش کافی است تا این قسمت از آموزش را بهصورت دقیق مطالعه کنید تا با کاربردهای تحلیل زمانی آشنا شوید. به طور کلی تحلیل زمانی دارای 4 کاربرد اصلی است که تحلیلگران میتوانند از آن بهره ببرند.
1. همپوشانی زمانی
همپوشانی زمانی به این معناست که تریدر چند ابزار را با هم ترکیب کرده و روی نمودار قیمت مشاهده خواهد کرد که بیشترین تراکم نسبتهای فیبوناچی در چه ناحیهای قرار دارد. احتمال زیادی وجود دارد که در آن زمان، تغییرات رخ دهند. فراموش نکنید که با تحلیل زمانی تنها زمان برای ما ملاک است.
2. همپوشانی قیمتی و زمانی
ترکیب همپوشانی زمانی با همپوشان قیمت، دادههای بیشتری برای تریدر تعیین میکند. با کاربرد قبلی تحلیل زمانی که منطقه زمانی مطمئن را مشخص میکرد، متوجه شدیم که چنین ناحیهای بهترین انتخاب است. حال اگر هدف خود را روی قیمت هم قرار دهیم، در اکثر اوقات میتوان زمان ورود و خروج را پیدا کرد.
3. واگرایی زمانی
واگرایی علاوه بر قیمت، در زمان نیز کاربرد دارد و می توانیم از آن استفاده کنیم.
4. شناخت به عمق بازار
یکی دیگر از کاربردهای تحلیل زمانی این است که معاملهگر میتواند دقت خود را در تشخیص زمان ورود و خروج در معاملات افزایش دهد. برای این منظور نباید سطحینگر باشد و با کمک ترکیب ابزارها به خوبی به عمق بازار پی ببرد؛ اگر بازار همه چیز را علنی نشان بدهد، دیگر تریدر دغدغهای برای یادگیر مهارتهای مختلف تحلیل نخواهد داشت. پس فریب بازار را نخورید.
جمعبندی تحلیل زمانی
تحلیل زمانی یکی از مهمترین بخشها در تحلیل تکنیکال است که هر تحلیلگری باید به خوبی از آن استفاده کند. تحلیل زمانی در تحلیل تکنیکال کاربرد ویژهای دارد و مسیر را برای معاملهگر روشن میکند. 3 دلیل مهم برای استفاده از Time Series معرفی کردیم که شناخت الگوهای رفتاری بازار از مهمترین آنها بود، چون تمام تحلیل زمانی وابسته به رفتار بازار است. پس موفقیت شما در یادگیری الگوهای رفتاری بازار خواهد بود.
در این آموزش به این موضوع پرداختیم که چطور تحلیل بدون نقص داشته باشیم و بیشترین بازدهی را از تحلیل خود بگیریم. همچنین نکات خوبی را برای این نوع تحلیل بیان کردیم که فیبوناچی و بررسی چارت قیمت دو پایه اساسی آن بودند. در آخر باید یادآور شویم که تحلیل تکنیکال وابسته به موضوعات متفاوتی است و باید از چند ابزار استفاده کنیم تا بهترین نتیجه حاصل شود؛ تنها با یادگیری یک ابزار یا یک نوع تحلیل، موفقیت زیادی حاصل نخواهد شد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.